موضوعات
موسیقی
فیلم
عاشقانه ها
گالری
چه خبر
با هنرمندان

آرشیو مطالب

نویسندگان

لینکدونی
  خرید شارژ با موبایل - خرید شارژ با موبایل" title="خرید شارز موبایل">خرید شارز موبایل
  خرید ساعت" title="خرید ساعت مچی با گارانتی فروش">خرید ساعت

عاشقانه ها

    نویسنده : محسن جمشیدی تاریخ : چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:,

دل من حالش خوشه اصلا بلد نيس بگيره

ولي خيلي تنگ مي شه گاهي مي ترسم بميره

اما بازم به خودش مي ياد و سو سو مي زنه

باز حياط خلوت سينم و جارو مي زنه

دارم مي تركم

برگرد وحيد ، من نمي تونم بي تو


     دسته بندی : <-PostCategory->|


عاشقانه ها

    نویسنده : محسن جمشیدی تاریخ : چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:,


     دسته بندی : <-PostCategory->|


عاشقانه ها

    نویسنده : محسن جمشیدی تاریخ : چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:,


     دسته بندی : <-PostCategory->|


عاشقانه ها

    نویسنده : محسن جمشیدی تاریخ : چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:,


     دسته بندی : <-PostCategory->|


عاشقانه ها

    نویسنده : محسن جمشیدی تاریخ : چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:,

زیبای شب را عاشقان می سازند


     دسته بندی : <-PostCategory->|


گالری

    نویسنده : محسن جمشیدی تاریخ : چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:,

عکس عاشقانه متحرک زیبا و فانتزیعکس عاشقانه متحرک زیبا و فانتزیعکس عاشقانه متحرک زیبا و فانتزیعکس عاشقانه متحرک زیبا و فانتزیhttp://s1.picofile.com/jazzaab/Pictures/love-pic/love%20fantastic-5.gifعکس عاشقانه متحرک زیبا و فانتزی


     دسته بندی : <-PostCategory->|


گالری

    نویسنده : محسن جمشیدی تاریخ : چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:,

عكس تصویر تصاویر پیچك ، بهاربيست Www.bahar22.com


     دسته بندی : <-PostCategory->|


عاشقانه ها

    نویسنده : محسن جمشیدی تاریخ : سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:,

نایت اسکین


     دسته بندی : <-PostCategory->|


عاشقانه ها

    نویسنده : محسن جمشیدی تاریخ : سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:,

خدا درد رو به ما هدیه دادیکی رو از اسمون فرستاد اسمشو گذاشت همدرد


     دسته بندی : <-PostCategory->|


عاشقانه ها

    نویسنده : محسن جمشیدی تاریخ : سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:,

http://blogs-static.maktoob.com/userFiles/s/m/smsma_mostafa/images/coffee5.jpg

اون (دختر) رو تو یک مهمونی ملاقات کرد. خیلی برجسته بود، خیلی از پسرها دنبالش بودند در حالیکه او (پسر) کاملا طبیعی بود و هیچکس بهش توجه نمی کرد.


آخر مهمانی، دختره رو به نوشیدن یک قهوه دعوت کرد، دختر شگفت زده شد اما از روی ادب، دعوتش رو قبول کرد. توی یک کافی شاپ نشستند، پسر عصبی تر از اون بود که چیزی بگه، دختر احساس راحتی نداشت و با خودش فکر می کرد، "خواهش می کنم اجازه بده برم خونه..."

یکدفعه پسر پیش خدمت رو صدا کرد، "میشه لطفا یک کم نمک برام بیاری؟ می خوام بریزم تو قهوه ام." همه بهش خیره شدند، خیلی عجیبه! چهره اش قرمز شد اما اون نمک رو ریخت توی قهوه اش و اونو سرکشید. دختر با کنجکاوی پرسید، "چرا این کار رو می کنی؟" پسر پاسخ داد، "وقتی پسر بچه کوچیکی بودم، نزدیک دریا زندگی می کردم، بازی تو دریا رو دوست داشتم، می تونستم مزه دریا رو بچشم مثل مزه قهوه نمکی. حالا هر وقت قهوه نمکی می خورم به یاد بچگی ام می افتم، زادگاهم، برای شهرمون خیلی دلم تنگ شده، برا والدینم که هنوز اونجا زندگی می کنند." همینطور صحبت می کرد، اشک از گونه هاش سرازیر شد. دختر شدیدا تحت تاثیر قرار گرفت. یک احساس واقعی از ته قلبش. مردی که می تونه دلتنگیش رو به زبون بیاره، اون باید مردی باشه که عاشق خونوادشه، هم و غمش خونوادشه و نسبت به خونوادش مسئولیت پذیره... بعد دختر شروع به صحبت کرد، در مورد زادگاه دورش، بچگیش و خونوادش.

مکالمه خوبی بود، شروع خوبی هم بود. اونها ادامه دادند به قرار گذاشتن. دختر متوجه شد در واقع اون مردیه که تمام انتظاراتش رو برآورده می کنه: خوش قلبه، خونگرمه و دقیق. اون اینقدر خوبه که مدام دلش براش تنگ میشه! ممنون از قهوه نمکی! بعد قصه مثل تمام داستانهای عشقی زیبا شد، پرنسس با پرنس ازدواج کرد و با هم در کمال خوشبختی زندگی می کردند....هر وقت می خواست قهوه براش درست کنه یک مقدار نمک هم داخلش می ریخت، چون می دونست که با اینکار حال می کنه.

بعد از چهل سال، مرد در گذشت، یک نامه برای زن گذاشت، " عزیزترینم، لطفا منو ببخش، بزرگترین دروغ زندگی ام رو ببخش. این تنها دروغی بود که به تو گفتم--- قهوه نمکی. یادت میاد اولین قرارمون رو؟ من اون موقع خیلی استرس داشتم، در واقع یک کم شکر می خواستم، اما هول کردم و گفتم نمک. برام سخت بود حرفم رو عوض کنم بنابراین ادامه دادم. هرگز فکر نمی کردم این شروع ارتباطمون باشه! خیلی وقت ها تلاش کردم تا حقیقت رو بهت بگم، اما ترسیدم، چون بهت قول داده بودم که به هیچ وجه بهت دروغ نگم... حال من دارم می میرم و دیگه نمی ترسم که واقعیت رو بهت بگم، من قهوه نمکی رو دوست ندارم، چون خیلی بدمزه است... اما من در تمام زندگیم قهوه نمکی خوردم! چون تو رو شناختم، هرگز برای چیزی تاسف نمی خورم چون این کار رو برای تو کردم. تو رو داشتن بزرگترین خوشبختی زندگی منه. اگر یک بار دیگر بتونم زندگی کنم هنوز می خوام با تو آشنا بشم و تو رو برای کل زندگی ام داشته باشم حتی اگه مجبور باشم دوباره قهوه نمکی بخورم.

اشک هاش کل نامه رو خیس کرد. یه روز، یه نفر ازش پرسید، " مزه قهوه نمکی چیست؟ اون جواب داد "شیرینه"


     دسته بندی : <-PostCategory->|


صفحه قبل 1 ... 4 5 6 7 8 ... 20 صفحه بعد
مطالب گذشته

·

عاشقانه ها ارسال در : 1391/2/22 19:36

·

عاشقانه ها ارسال در : 1391/2/22 19:34

·

عاشقانه ها ارسال در : 1391/2/22 19:34

·

عاشقانه ها ارسال در : 1391/2/22 19:27

·

عاشقانه ها ارسال در : 1391/2/22 19:21

·

عاشقانه ها ارسال در : 1391/2/22 19:18

·

عاشقانه ها ارسال در : 1391/2/22 19:15

·

عاشقانه ها ارسال در : 1391/2/22 19:12

·

عاشقانه ها ارسال در : 1391/2/22 19:11

·

عاشقانه ها ارسال در : 1391/2/22 19:7

·

موسیقی ارسال در : 1391/2/22 11:9

·

گالری ارسال در : 1391/2/22 10:51

·

گالری ارسال در : 1391/2/22 10:48

·

گالری ارسال در : 1391/2/22 10:47

·

گالری ارسال در : 1391/2/22 10:45

·

گالری ارسال در : 1391/2/22 10:44

·

گالری ارسال در : 1391/2/22 10:43

·

گالری ارسال در : 1391/2/22 10:41

·

عاشقانه ها ارسال در : 1391/2/22 10:38

·

عاشقانه ها ارسال در : 1391/2/22 10:24

پروفایل مدیر

  به وبلاگ من خوش امدید


دوستان من

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان من وتو2 و آدرس mnb2021.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






سایر امکانات
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 781
بازدید ماه : 1035
بازدید کل : 81509
تعداد مطالب : 195
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1